مقالات و پروژه های معماری-دانشجویی

مقالات و پروژه های معماری

جزوه آشنائی با معماری اسلامی ایران

دانشگاه آزاد اسلامی
آموزشکده فنی و حرفه ای سما

جزوه آشنائی با
معماری اسلامی ایران

گردآوری و تنظیم
احسان کلهری
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 1
معماری اسلامی ایران
مقدمه :
در گذشته برای انتخاب جهت شهر با درنظر گرفتن آب و هوا ، طرز تابش خورشید و جهت وزش باد ( باد مطبوع، طوفان،
گردباد و .....) جهتی را برای شهر در نظر می گرفته اند . معماران ایرانی برای این کار از شش ضلعی استفاده کرده ، در کل
سه رون در نظر می گرفته اند : رون راسته ، رون اصفهانی و رون کرمانی .
رون راسته جهت شمال شرقی  جنوب غربی دارد و شامل شهرهای تبریز ، تهران، یزد و . . . می شده است و جهت آن
تقریبا مواجه قبله است.
رون اصفهانی جهت شمال غربی  جنوب شرقی دارد و در اصفهان ، استخر و تخت جمشید و . . . بکار گرفته شده است.
رون کرمانی جهت شرقی  غربی دارد و جهت شهرهای کرمان، همدان ، آبادیهای آذربایجان غربی و . . . با این رون ساخته
شده اند .
قبل از اسلام تقریباً تمامی شهرها را به شکل کلات ساخته ( قلعه و برج و بارو ) ودر آنه ا شدیداً مساله نظام طبقاتی رعایت
می شده است . کهندژ به معنی دژ قدیمی قلعه قدیمی شهر بوده است . محافظ آنجا ارگ بُد بوده و برای خودش خندق و
بارو داشته است ( مثل ارگ تهران).
هسته مرکزی شهر ش ارستان یا شهرستان بوده است و معمولاً از کن ار دروازه مهم آن بازار شر وع ش ده و به مرک ز شهر
می رسیده است . بیرون شارستان را پروست و بعدها ربض می گفتند.
پس از اسلام در توسعه شهر ترجیح داده می شد که بناهای جدید را در بیرون شارستان بسازند . در صدر اسلام در برخی
شهرها با بستن دیوار قِبلی آتشکده ، آن را تبدیل به مسجد می کردند.
شهرها در ایران معمولاً دو شکل خاص داشته اند :
1 شهرهای شطرنجی یا پیچازی که در آن کوچه ها خطوط عمود برهم هستند و همدیگر را قطع می کنند. (شهرستان یزد)
2 شهرهای تَنسَتِه ای یا تارعنکبوتی که مثل دایره ای است که در مرکز آن بناهای اصلی مانند آتشکده ، ساختمان حک ومتی
و غیره قرار می گرفته است (شهر فیروز آباد فارس )
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 2
اَرسن شهر شامل محله ، بازار ، میدان ، کوچه ، خیابان و بناهای عمومی مثل مساجد ، مدارس و غیره می شده است.
محله یا کوی یک شهرک در دل شهر بوده و برای خودش بازارچه ، مسجد ، مدرسه و دیگر چیزهای مورد نیاز را دا شته
است. محله ها بوسیله کوچه هائی به ارسن بازار یا دل شهر وصل می شده است .
کوی یا کوچه رگهای شهر و راههای باریکی است که خانه ها را به هم وصل می کند . گذر معمولاً بصورت سه کوچه بوده
است . سر سه کوچه واشدگاه گذاشته و معمولاً چند درخت در آن می کاشتند .
ساباط کوچه ای سرپوشیده است. در مسیرهای اصلی غالب شهرها ، بازار قرار داشته است .
محل بازار در ابتدا در کنار دروازه اصلی شهر قرار داشته و سرپوشیده هم نبوده است . هرشهری یک مسجد جامع و هر محله
نیز چند مسجد داشته است.
فصل یک : مسجد
در میان اندامهای درون شهری هر شهر و روستا نیایشگاه همیشه جای ویژه خود را داشته و دارد و از اندامهای دیگر نمایان
تر و چشمگیر تر است و از این روست که همه جا در دل آبادی جای گرفته است.
نخستین مسجدی که بدست پیامبر بزرگوار ما ، با همکاری
یاران گرامیش در مدینه ساخته شد همیشه برگیره و
الگوی مسجدهای بیشمار و گوناگونی بوده است که
بدست هنرمندان تردست ما در سراسر ایران زمین بنیاد
شده است.
همین ساختمان مردم و از روی پیرایه چند سالی پس از
پایان کار در سرزمینی بسیار دور از مدینه ، برگیره معماری
نومسلمان شد که پهره یا فهرج با بهره گیری از آنچه که در
دسترس داشت خداخانه ای برای همشهریان خود بنیاد
کرد.
این مسجد ساده اما با شکوه دارای شبستانی است با
پنج کوچه ( دهانه ) و یک رده پیلیا ( ستون و جرز ستبر ) و
چهار ایوانچه یا چفته و دوراهرو کناری که ایوانچه ها را
به شبستان می پیوندد و سرپوشیده های آن
گردسرایی کوچک سرگشاده را گرفته و دو
گرمخانه ( شبستان زمستانی ) کشیده که هر دو به راهروها
پیوسته و دربندی که درایگاه مسجد است و در کنار آن
(وجدا از ساختمان مسجد ) سرای کوچکی است که شاید
برای پیشنماز یا نگهبان ساخته شده باشد . پیرامون مسجد کوچه و گذر و ساباط میدانچه اس ت و ساختمان دیگری به آن
نچسبیده است . مسجدهای دوره نخست از ساختمانهای پابرجا (یا نیمه ویرانی که بازسازی شده ) برای نماز یا نیایش پروردگار
یکتا بهره گرفته اند مثل مسجد یزد خواست که آتشکده ای پابرجا بوده و مسجد جامع بروجرد آتشگاهی نیمه ویران و مسجد
نیریز فارس ایوان و مسجد سرکوچه محمدیه نائین مهرابه بوده است.
مساجد به گونه های مسجدهای گنبدخانه ای ، مسجدهای شبستانی ، مسجدهای ایوانی ( دو ایوانی و چهار ایوانی ) بنا
می شده اند.
گنبدخانه ها گاهی چون کوشکی تک و آزاد ( بی مرد گرد ) برای مسجد ساخته می شد ( مثل مسجد جام ع بروجرد و مسجد
جامع گلپایگان)
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 3
بهترین و درخورترین اندامهای مسجد ایرانی شبستان چهلستون است
که بخش بزرگی از مسجد را در بر می گیرد . شبستان چهلستون ( یا
ستاوند ) چون دهانه های کوچکی دارد و طاقها ( اگر پوشش آن سغ
باشد) در کنار هم جای گرفته و رانش همدیگر را از میان می برد
کمتر بیم ویرانی و فروریختن آنها می رود و گسترش آن هم با
افزودن رده ستونها بسیار آسان است.
مسجدهای شبستانی که معلوم نیست از کجا به مسجد عربی نامور
شده میانسار و پیشگاه سرگشاده بزرگی در میان دارد و پیرامون آن را
شبستانهای چهلستون و ستاوند گرفته و در بیشتر آنها دهانه میانی رو
به قبله و دهانه روبروی آن که بیشتر درآیگاه مسجد است پهن تر و
گشاده تر از دهانه های دیگر است.
از سده پنجم هجری کم کم گنبدخانه در کنار مسجد شبستانی و
بیشتر در پشت ایوان یا پیشان بنیاد می شود که گاه گسیخته و گاه
پیوسته بوده است . خواجه نظام الملک چند چشمه از ستاوندهای
شبستان جامع اصفهان را بر می دارد و بجای آن گنبد خانه می سازد.
نشان مسجد دو ایوانی را بی هیچ گفتگو از سده هفتم در دست داریم
( مانند مسجد زوزن و مسجد فریومد) .
مسجد یک ایوانی تا یکی دو سده پیش ساخته می شده، چنانکه مسج د جامع رجبعلی درخونگاه و مسجد جامع تهران نیز
چنین است . روبروی پیشان هردو مسجد بجای ایوان ، شبستانی تابستانی در زیرزمین وروی آن مهتابی ساخته اند که شاید
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 4
یادگاری از مسجدهای کهن ری باشد . از سده هفتم بیشتر مسجدها ( بجز چند نمونه که از آن سخن رفت ) چهار ایوان ی
است از این پس دیگر مسجد چهار ایوانی چنان به چشم آشنا شده بود که اگر مسجدی چنین نبود گونه ای کاستی برای آن
به شمار می آید.
گنبدخانه و مقصوره و پیشان یا ایوان و ایوانچه و ورکد ( غرفه ) و شبستان چهلستون و ستاوند سر پوشیده و کشیده یک
اشکوبه و دو اشکوبه و کم رپوش
پیرامون سرایی سرگشاده و
پیشگاه و مهتابی و گاهی
سرداب ( یا شبستان زیرزمینی )
و ناره و گلدسته درگاه پاسردی
بگونه ای شایسته و نغز به هم
پیوسته و بافت مسجد را می
پرداخت.
در ایران زمین از دیرین روزگار
در پیش نیایشگاه ( و بیرون از
آن) جایی برای شست و شو
فراهم می کردند که نیایشگر و
نمازگزار پیش از آنکه به پیشگاه
درآید پلیدیها را از خود بزداید .
در نیایشگاههای کهن پادیاو
(وضوخانه) را در پیش گاه اما
در ژرفا می ساختند تا نمای
درگاه بخوبی آشکارا باشد و
پیش دید را بگیرد.
پیرامون مسجد همیشه گذر بازار
و کوچه سرپوشیده ( ساباط) بود
تا آلوده ای نتواند در کنار آن
درنگ کند.
در بازارچه هائیکه به باروی
مسجد می پیوست دکانها را به
بارو نمی چسباندند و بجای رده
دکانها طاقنمایی می ساختند که پاسخگوی دهانه دکانهای آن سوی بازارچه باشد . همچنین اگر مدرسه ای در کنار مسجد
بنیاد می شد پیوسته به بارو و دیوار مسجد بجای اتاق راهرو می ساختند.
یکی از اندامهای وابسته به مسجد ، روغنگری و روغنکشی بود که روغن چراغهای آن را فراهم می کرد.
در بیرون مسجد و در پیشگاه آن نیز دربندی به نام پیشخ ان یا جلوخان جای داشت که بیشترساختمانهای وابسته به آن
می پیوست ( جامع یزد ، مسجد مظفری کرمان ، مسجد امام قزوین ، بروجرد و . . . ) گاهی در پیش گاه مسجد نیز آب نما
می ساختند ( جامع ورامین ).
در شهرهای سردسیر و روستاهای کوهستانی بیشتر مسجدها با ستون و دیرک ها چوبین و پوشش تخت بنیاد شده که
زیباترین و با اندام ترین آنها مسجد پرذله (میان ده ) ابیانه و همجنین مسجد میاندوآب و مسجد خوانسار می باشد.
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 5
فصل دو : مدرسه
بعداز مسجد، مهمترین بنای عمومی از ساختمانهای
درون شهری مدرسه است . فضاهای آموزشی در ایران در
واقع سه نوع بوده است :
مکتب خانه : مکان خاصی نداشته است و معمولا در
خانه ، بالاخانه، سرکوچه یا در خانه ملا بوده و مقدمات
الفبا ، قرآن و خواندن را در آن فرا می گرفتند.
مدرسه: در دوسطح بوده است یکی سطح مقدمات شامل
صرف و نحو و ادبیات فارسی ، علوم فقهی که در واقع
این مقطع حکم مدرسه متوسطه را داشته است و دومی
درس خارج که در بعضی از قسمتهای بنای مدرسه برای
درس خارج یا درس تخصصی مکانی در نظر گرفته شده
است . درس خارج منحصر به مباحث مذهبی نبوده و
درسهائی مثل ریاضیات ، موسیقی و . . . نیز در آنجا
تدریس می شده است .
مدرسه به دلیل شرایط کسانی که در آنجا به تحصیل
می پرداختند فضاها ی مختلفی داشته است . طلبه ها با
مبلغ کمی که در اختیار مدارس قرار می گرفته ، زندگی
مختصری داشته اند واین خیلی خوب بوده وباعث می شده
است تا کوشا و زحمتکش شوند و رنج مردم کم درآمد را
بفهمند. به آنها معمولاً حجره ای کوچک می داده اند که
خود آپارتمان یک نفره کا ملی بوده است .داخل مدرسه حیاط
سرسبزه با حجره ها و ایوانهایی در اطراف داشته است .
جای سمینارها در ایوان های مدارس بوده و بحثهای دو
نفری در پیشخان ها انجام می شده است . ایوانچه های
جلوی حجره ها نیز محل بحث بوده است . قسمتی نیز
برای درس خارج که سطح تحصیل بالا تر از طلبه های
معمولی بوده در نظر گرفته می شده است . (طبقه همکف
برای طلبه ها و کارهای آنها و طبقه اول برای طلبه های
سطح خارج)
حجره یا اتاق طلبه ها معمولاً دارای یک ایوانچه و یک
پستو بوده و گاهی اوقات دوطبقه بوده اند . قسمت پایین آن
بصورت آشپزخانه و برای اثا ثهای اضافی و طبقه بالای آن
محل دنجی هم برای استراحت و هم برای مطالعه و هم
برای نورگرفتن بوده است.
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 6
حجره ها معمولاً برای یک تا سه نفر بوده و رو به
بیرون مدرسه ساخته نمی شده است . در بیرون یا
گوشه ای از مدرسه سرویسهای بهداشتی قرار
داشته است . لباسها را نیز در بیرون از مدرسه
می شسته اند.
مدرس فضای درس مدرسه است بعضی از
مدارس مثل مدرسه خان پنج مدرس داشته است .
هر مدرسه یک مسجد ، نمازخانه و یا کتابخانه
داشته است . قدیمی ترین مدرسه ، مدرسه فخریه
سبزه وار می باشد.
یکی از مدارس زیبا و کامل مدرسه خان شیراز
است . این مدرسه را امام قلی خان پسر اله
وردیخان حاکم شیراز برای ملاصدرا دانشمند
بزرگ شیعه می سازد . از ویژگیهای این مدرسه
بکارگیری اعداد مقدس در ساخت عناصر مختلف
آن است . تعداد حجره های آن 92 عدد است (نام
حضرت محمد (ص)) . پنج مدرس یک مسجد و
دوازده راهرو داشته است . دو اتاق آن و اتاقهای
درس خارج مجموعاً چهارده می شود . با جمع
کردن تعدادی از عناصر عدد صد و ده نام حضرت
امیر (ع) بدست می آید . به اضافه آن چهار اتاق
شامل اتاق گاه شناسی ، اتاق خادم ، اتاق چراغدار
و اتاق موذن مجموعاً عدد صد وچهار ده بدست
3/30 متر بو ده که به راحتی گرم می شده و تابستان هم به دلیل واقع شدن در X 3/ می آید . اندازه حجره ها در حدود 62
وسط باغی بزرگ که الان از بین رفته خنک بوده است . تاسیسات مدرسه در خارج آن قرار داشته است.
فصل سه : بازار
اصل کلمه بازار بسیار قدیمی است . بازار محل اجتماع ، محل د ادو ستد،کانون شورشها و اعتصابها، سیاستمداریها، محل
پخش اطلاعات، مراوده ، آشنائی و گاهی اوقات نقش مکانی امنیتی را ایفا می کرده است . در جشنها بازار را چراغانی ، آینه
بندی و آذین بندی می کردند.
صداقت و درستکاری و وجدان حرفه ای ، پیشه وران ایرانی را وا می داشت ند که در یک رسته و نزدیک هم دکان بگیرند و
هر صنف و دسته ایی ، رسته و بازار خاص را برای عر ضه کالاهای مشابه خود برگزینند و خریدار را آزاد بگذارند تا بتواند با
دیدن نمونه های کالا و سنجیدن آنها آنچه را می خواهد خریداری کند.
در شهرها، بازارچه نیازهای یک محله ر ا برطرف می کرده است . بازار در مرکز شهر بوده و همه چیز در آن یافت می شده
ولی بازارچه ها دکانهایی مربوط به خرید مردم محل داشته وبرای خرید و فروش کالاهای اصلی به بازار بزرگ می رفته اند .
بازارهای بزرگ هریک بنام کالای ویژه ای که در آن عرضه می شد یا صنعتگرانی ک ه در آن کار می کردند معروف بود .
مانند بازار آهنگران ، بازار مسگران ، بازار کره پنیر فروشان و . . .
عناصر مختلف بازار عبارتند از :
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 7
1 راسته ( اصلی ترین عنصر بازار) 2 رسته 3 دالان 4  سرایاخان 5 خانبار(محل انبارکالا) 6 تیم یا تیمچه
7 قیصریه 8 دکان و عناصری که جزء نیاز بازار بوده نظیر قهوه خانه و شربت خانه ، خوراک پزخانه، مساجدکوچک ،
حمام و . . .
1 راسته مسیرهای اصلی بازار هستند که یا
موازی هم (مثل تهران ) و یا متقاطع بوده اند .
وقتی دو راسته اصلی همدیگر را قطع می کردند
چهارسو یا چهارسوق بوجود می آمده
است.چهارسوی های معروف عبارتند از چهار
سوق اصفهان ، چهارسوق لار ، چهار سوق شیراز
، چهار سوق یزد و چهار سوق کرمان
راسته های معروف در بازار اصفهان ، کرمان ،
شیراز ، تبریز، یزد، کاشان و . . . هستند.
2 رسته به معنی صنف است و در بخشها ی
مختلف راسته اصلی قرار می گرفته مثل رسته
گیوه فروشها ، مسگرها و . . .
3 دالان : فرق دالان و رسته در این است که در
دالان در کنار جنسهای مشابه ، جنسهای مختلفی
نیز وجود داشته است.
4 سرایاخان همان تجارتخانه بوده است . نمونه
جنس از آن تحویل گرفته شده و درجاه ای
مختلف پخش می شده است.
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 8
از سراهای بزرگ و مشهور ، سرای گنجعلی خان کرمان و سرای وزیر قزوین را می توان نام برد.
5 خانبار یا کالنبار: جنسی که بوسیله چهار پایان حمل می شده ، از راهی موازی بنام پس کوچه در خانبارها خالی می شده .
6 تیم و تیمچه : در واقع مرکز چن د تجارتخانه مشابه بوده وتیم و تیمچه را بعدها سرپوشیده می کردند از میان تیم های
زیبای ایران باید از تیم بزرگ قم و تیمچه امینی کاشان و همچنین ، تیمچه حاجب الدوله و تیم بزرگ تهران نام برد.
7 قیصریه یا قیصرا : به معنی سرای دراز است و محل کار صنعتگران و پیشه و ران ظریف کار مانند زرگران، گوهریان ،
سوزن دوزان بزازان بوده است . قیصریه ها در داشته است و خلوتی آن اجازه می داده است که کارهای هنری در آن انجام
گیرد . قیصریه قزوین ، قیصریه ابراهیم خان در کرمان ، بازارچه بلند اصفهان ، قیصریه اصفهان ، قیصریه خان یزد و قیصر یه
وکیل شیراز از مشهورترین قیصریه ها می باشد.
8 دکان : دکانها متناسب با کالائی که در آن عرضه می شد شکل و ابعاد خاصی داشته است . بعضی بازارها در دو طبقه
دکان دارند که دکانهای بالائی معمولاً برای مشاغلی که مراجعه کننده کمتری دارد، بوده است . بازارچه بلند اصف هان دوطبقه
است . در قیصریه ابراهیم خان در کرمان مغازه ها دوطبقه است و جلوی مغازه باز است و پشت آن کمرپوش شده و در طبقه
بالای آن کار می کنند.
گاهی بازارهایی بصورت سرپوشیده در کنار میدانها احداث می شد که برخلاف بازارهای معمولی دکه هایی چوبی بنام
دارآفرین یا دارایزین در گوشه و کنار آن نهاده بودند . دارآفرین درست کار کیوسکهای کنونی را انجام می داد منتهی بدنه و
پایه آن گاهی چنان زیبا بود که خود اثری هنری به شمار می رفت.
فصل چهار : حمام
مردم ایران ، چه پیش و چه بعداز ظهور اسلام به پاکیزگی اهمیت زیادی می دادند ام ا بعد از ظهور اسلام ای ن موضوع تشدید
شده است.
در قبل از اسلام ، پیروان آیین مهر و زرتشت توجه به پاکیزگی داشته و کلمه پادیاو ( پادیاوی یعنی غسل ، وضو ، پاک کردن
و پاکیزه نگاه داشتن و واژه پاسیو هم به همین منظور است ) از آن زمان ریشه می گیرد . پاتیو همان محل تم یز کردن و در
مساجد به وضوخانه گفته می شده است.
گرمابه محلی گرم چه برای زمستان و چه تابستان بوده است . از حمامهای قدیمی قرن هشتم حمام وزیر در یزد و از زمان
مظفر حمام معین الدین معلم در نزدیکی مسجد جامع یزد را می توان نام برد.
با توجه به احتمال مریض شدن انسان در اثر تغییر قابل ملاحظه دمای هوا چند اصل مهم در گرمابه رعایت می شده است.
یکی از این اصول ایجاد راهرویی پیچ در پیچ در حد فاصل دهلیز و ورودی حمام بوده است . این مساله باعث می شده که
هوای گرم نتواند بطور مستقیم وارد شود .سپس وارد دهلیز شده ( فضای برزخ) و بعد از آن بینه یا رخت کن که محیطی نیمه
گرم و نسبتاً خشک بوده قرار داشته است . بعداز این فضا نیز مستقیماً وارد گرمخانه نمی شدند و فضائی بنام میان در در این
فاصله بوده است . در اینجا یک یا دو سکو جهت انداختن لنگ و دولچه و اسباب حمام داشته و معمولاًرا ه دستشوئی و
مستراح از همین میان در بوده است.
فضای داخل گرمخانه به چند محل جهت کیسه کش ، تمیزکردن و خزانه ها تقسیم می شده است . خزانه در حمامهای کامل
سه عدد بوده که یکی برای آب گرم ، یکی برای آب سرد و در وسط آن دو ، خزانه آب ولرم جای می گرفت.
گرم کردن حمام بوسیله تون ( خُند یا گل خُس یا کانون آتش ) که در زیر حمامها بوده صورت می گرفته و مواد سوختنی آن
بته بوده است.
آب در دیگهای بزرگ و مقاومی از هفت جوش یا به عبارتی ترکیبی از روی ، مس ، قلع ، سرب و چیز دیگر ریخته که در
مجموع چیز محکمی بوده است . این دیگ می بایست در مقابل آتش زیر آن مقاوم باشد . برای چسباندن دیگ از پیه دارو
(پی آب کرده + پنبه + ساروج + چوب تراشه بید ) استفاده می کرده اند و طوری آن را می چسباندندکه هیچ وقت آب خزانه
به داخل دیگ نمی رسید.
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 9
برای گرم کردن کف حمام ، زیر قسمت گرمخانه ، گربه ر وهائی را ساخته ، دود و آتش را به آن راه می دادند و دود را از
دودکش آن خارج می کردند. در بینه تعداد این گربه روها کم می شده است.
مساله مهم مورد توجه دیگر در حمامها عدم
استفاده از آب غصبی بوده است . حتی اگر
حمام در کنار قنات باشد ، چاهی را جهت
استفاده از آب آن حفر می کردند . اهالی محل
هم، حتی برای وضوگرفتن از همین آب
استفاده می کردند.
بینه در انواع شکلها مثل مربع ، هشت ضلعی
و کشکولی ساخته شده ودر گوشه های آن
رختکنها و در وسط ، حوض آب سرد قرار
داشته است و سپس وارد میان در می شده
اند. از میان در هم مستقیماً وارد گرمخانه
نشده و راهروی آن دارای پیچ است . در
گرمخانه انواع خزانه ها ( آب سرد، آب گرم و
آب ولرم ) بوده و در کنار آن استخر سرپوشیده
و در کنار دیگر آن مکان خصوصی برای
اعیان در نظر گرفته می شده است.
حمامها معمولاً از سقف نور می گرفتند.
عنصری به نام جامخانه عمل ن ورگیری را
انجام می داد و جنس آن از شیشه بوده است .
حمام هم مثل بازار علاوه بر اینکه در آن
عملی مشخص انجام می گرفته محل
اجتماعات نیز بوده است و همچنین مراسم
بسیاز زیبائی مثل حنابندان، حمام عروسی و
زایمان و غیره نیز در آن انجام می گرفته
است .
حمام گنجعلی خان کرمان ،حمام وکیل
کرمان ، حمام ابراهیم خان کرمان ، حمام
خان کاشان ، حمام پهنه سمنان نمونه هائی خوب از حمامهای بجای مانده هستند.
فصل پنج : آب انبار
آب انبار (امبار) در سراسر راههای ایران و در شهرهای این سرزمین به تعداد بسیار دیده می شود. سابقه ساخت آب انبار در
ایران بسیار طولانی بوده و هنوز آب انبارهائی از قرن ششم و هفتم هجری بجا مانده است . آب انبار از قسمتهای مختلفی
تشکیل شده است : نخست تنوره یا خزینه که برای مسایل ایستایی ( جلوگیری از فشارهایی که آب بر بدنه می آورد ) در
داخل زمین قرار می گیرد . دوم راهی برای وارد شدن به آب انبار در قسمتی که شیر داشته است ( پاشیر ) . سوم بادگیر یا
خیشخان. برای آب انداختن آب انبارها معمولاً آب را از کوهستان و از راههای دور می آوردندو آن را توسط حوضچه های
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 10
شنی تصفیه کرده و به مخزن هدایت می کردند . همچنین خیلی دقت داشتند که خزانه پا ک باشد . برای اینکه آب داخل
مخزن نگندد چند بار آهک و نمک داخل آن می ریختند.
البته در همه جا شکل آب انبار به این صورت نیست ، مثلاً در تایباد و جام در شرق خراسان آب انبارها به صورت دیگری
ساخته شده اند ، اولاً راهرو وراه پله خارجی ندارد و آب را در مخزنی پله پله ریخته و از کنار آن ، از روی پله ها آب بر
می داشتند. بطور قطع این تجربه برای محل مناسب بوده است . در آب انبار وزیر یا میرزا مقیم در د روازه اصفهان به کاشان از
دوره صفویه نیز خزانه آن زیر تمام مسجد را گرفته است . همچنین چهار بادگیر بزرگ دارد و آب آن در تابستان بسیار خنک
است . قسمت راهرو آب انبارها معمولاً شبیه به هم هستند و تغییرات آن زیاد نیست . مثلاً در جهرم آب انباری بوده که چند
پاگرد داشته و در پا گردها شربت
خوری بستنی فروشی و قهوه خانه
جای داشتند.
آب انبار خواجه یزد دو راه، یکی به
میدان خان و یک ر اه به بازار داشته
است . آب انبار زرتشتی ها نیز دو راه
داشته که یکی برای خود آنها و
دیگری هم برای مسلمانان بوده است.
یکی دیگر از عناصر در آب انبارها
بادگیر است تعداد آن از یک تا شش
بادگیر در تغییر بوده است .
نیارش آب انبار یکی دیگر از مسائل
مهم آب انبارها می باشد . برای ایجاد
فشار یکنواخت بر بدنه آب انبار ،
معمولاً شکل تنوره یا منبع آب
بصورت استوانه ای ساخته شده است .
برای مقاوم نمودن کف آب انبار و
جلوگیری از تغییر شکل در کف آن
لایه ای از سرب می ریختند.
در ساخت آب انبار دو نوع آجر بکار می رفته و از ملاتهای ش فته و ساروج استفاده می کردند که در مجموع چیز محکمی را
می ساخته است . آجر خام و پخته و این ملات برای قسمت پشت بدنه بوده و برای آب انبار آجر خاصی به رنگ لیموئی بنام
آجر آب انباری داشته اند که فقط مخصوص آب انبار بوده است.
علاوه بر انتخاب شکل دایره برای منبع آب انبار ، نوع مربع و مستطیل آن را نیز داریم . آب انبار گنجعلی خان کرمان
چهارستون دارد. مخزن آب انبار سید اسماعیل تهران فضائی خیلی بزرگ یا چهل ستونی است .
علاوه بر آب انبارهای درون شهری آب انبارهای برون شهری نیز ساخته شده اند . این آب انبارها در لنگرگاهها یا منزلگاهها
قرار داشته و ساختمان آن شامل مخزنی گود و پله پله بوده که روی آن پوشیده شده و آب آن از آب باران تهیه می شده
است.
فصل شش : رباط  ساباط  خان  کاروانسرا
شاید در همه کتابهایی که درباره تاریخ و جغرافیای ایران نوشته شده ودر همه سفرنامه های جهانگ ردان از توجه ایرانیان به
راه و ساختمان پیوسته به آن ، همچنین راهداری و پست منظم از روزگاران بسیار کهن سخن رفته باشد و نیز وجود واژه
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 11
هایی چون ساباط و رباط و برید در زبانهای زنده و مرده جهان که از گویشهای کهن ایرانی گرفته شده موید این نظر است
که پهناوری سرزم ین و دوری شهرها و آبادیهای
ایران و کشورهای همسایه ، ایرانی را ناچار می
کرده است که راههای پاکیزه و امن داشته باشد و
منزل به منزل و آبادی به آبادی آسایشگاه بسازد و
نیز برای اینکه کاروانها در بیابان راه خود را بیابند
برجها و میلهایی برافرازد که از دور مانند برج دریایی
رهسپاران را راهنمایی کند.
ساختمانهای واسطه به راه شامل : 1 ساباط ، 2
رباط ، 3 کاربات ، 4 کاروانسرا ، 5 خان 6 میل
و برج و راهنما
ساباط در این واژه جز ء اول  سا  به معنی
آسایش . جزئ دوم پسوند بات نمودار ساختمان و
بنا و آبادی و عمارت است و درآخر بسیاری از واژه
ها چون رباط و کاربات و خرابات و جز اینها آمده و
روی هم رفته بجای آسایشگاه و استراحتگاه امروز
بکار می رفته است . ساباط به کلیه بناهایی که به
منظور آسودن بپا شده چه در شهر و چه در بیرون
آن اطلاق می شده ولی امروز ساباط برای بنای
سرپوشیده کوچکی بکار می برند که بر روی جاده
های بیرون شهر و یا کنار آنها ساخته شده و
منحصر است به چند تختگاه و یک آب انبار و گاهی
یک یا دو اطاق کوچک که تنها می توان به منظور رفع
خستگی و اندکی آسودن پس از پیمودن راه خسته کننده ،
آن را مورد استفاده قرار داد . ساباط دا رای سه تا هفت
دهانه سرپوشیده است که دو سوی آن تختگاههای
کوچکی به اندازه یک تخت یا نیمکت قراردارد و اغلب
دهانه میانی آن درگاه آب انباری است که آب خنک و
گوارا دارد.
رباط : رباط منحصراً به ساختمانهای کنار راه و به ویژه
بیرون از شهر و آبادی اطلاق می شود و رباط به معنی
منزل گرفتن و آسودن در میان راه بکار می رفته و رباط
علاوه بر حوض و آب انبار دارای اتاقهای متعددی است
که گرداگرد حیاطی را فراگرفته و مسافران می توانند یک
یا چند شب در آن بیاسایند.
کاربات : کاربات چنانکه پیداست خانه کاروان است و پیش
از اسلام بجای کار وانسرا بکار می رفته و آن نیز مانند رباط
دارای اتاق و حوض و یا پایاب است و گاهی فقط دو یا سه
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 12
اتاق دارد و نمونه آن در آبادیهای کنار شاهراه کهن فارس خودنمایی می کند.
کاروانسرا : به رباطهای بزرگ و جامع کاروانسرا می گویند چه در شهر و
چه بیرون از آن باشد . کاروانسرا علاوه بر اتاق و ایوان دارای باره بند و
طویله و انبار است و اغلب ورودی آن را بازار کوچکی به نام علافخانه
تشکیل می دهد و بر روی سر در آن چند اتاق پاکیزه قرار گرفته که به
کاروانسالار اختصاص دارد . گاهی در دوسوی در کاروانسرا و رباط برجهایی
جای گرفته که در مواقع نا امنی مورد استفاده مدافعان و راهداران قرار می
گرفته است . رباط و کاروانسرا گاهی بسیار ساده و منحصر به حیاط
دوربسته است که حوض یا پایابی در وسط دارد و آخیه و آخور ستوران در
زیر سکو و ایوان پیشان اطاقها یا کنار صفه های بیرون است و در نقاط
سردسیر بجای حیاط گنبد خانه ای در میان دارد و گاه علاوه بر اتاق و
ایوان و حیاط دارای باره بند و انبار و بازار و بالاخانه و برج و بارو و
علافخانه است . در دالان کاروانسراهای باشکوه چند حجره آراسته برای
پذیرائی از مسافران نامدار و سرشناس ساخته شده و گاهی بالای سر در ،
چند اتاق خوش منظر و مجلل دارد.
درباره بند و اصطبل کاروانسرا صفه ها و تختگاههایی برای ستوربانان و
خربندگان ساخته شده و در مدخل اصطبل اتاقهای پاکیزه تری هست که
از یکسو به حیاط کاروانسرا و از سوی دیگر از میان رخنه یا روزنی درون
باره بند را می نگرد و به نظر م ی آید که این اتاقها به سران یا به اصطلاح
چاروادارها اختصاص داشته است .
خان : خان نیز همان کاروانسرا است و این ویژه در زبان تازی بطور مطلق
بجای کاروانسرا بکار گرفته شده است .
میلهاو مناره های راهنما : این گونه ساختمانها چنانکه از نامشان پیداست نخست برای راه نمائی رهگذران راه ساخته شده ،
هرچند که امروز بیشتر آنها آرامگاه شده است .
منار پیش از اینکه با منطق ریاضی درست در جای خود یعنی بر دوش درگاهها و تکیه های مسجد بنشیند و در برابر رانش
طاق پاسنگ باشد در کنار ساختمانهای مذهبی هم به منظور راهنمائی و بصورت نشان مسجد ساخته می شده و بیشتر بجای
ماذنه و گلدسته بکار می رفته است . مناره دارالضیافه درست نشاندهنده و راهنمای مهمانخانه ای بوده که درویشان و غریبان
را به مهمانی شام وناهار خوانده است .
بر فراز برخی از میلها و مناره ها در شب و روزهای مه آلود و طوفانی و تاریک مانند برجهای دریائی آتش نیز می افروختند.
پیرامون میلها ، هرجا که مناسب بوده رباطها و ساباطها و آب انبارهائی نیز می ساخته اند و گاهی میل خود نشانی از وجود
چنین تاسیساتی بوده که برای آسایش مسافران ساخته می شده است .
فصل هفت : باغ
ساخت باغ در کشور ما سابقه ط ولانی داشته و در تمام دورانها بخصوص دوره اسلامی مورد توجه بوده است . در دین اسلام
کاشتن درخت پسندیده و از بین بردن آن نکوهیده شمرده شده است .
فضاهای سبز برچندگونه بوده اند . یک نوع آن باغهای بزرگ و با چند ساختمان بوده است نوعی دیگر باغچه ها بودند
که در م قیاس کوچکتر و خصوصی تر بکار می رفته اند و در همه خانه ها از اعیان تا معمولی ساخته می شدند ، گودال
باغچه هم گونه ای دیگر از فضای سبز است . این گودال باغچه ها در جائی احداث می شد که آب زیادی نداشته اند .
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 13
نارنجستان نیز نوع دیگری از این باغها بوده که اختصاص ب ه کشت مرکبات داشت . در شهر یزد تعداد زیادی نارنجستان
ساخته شده بودند.
یکی از اصول معماری ایران درونگرائی بوده است . باغها نیز از همین امر تبعیت کرده و معمولاً دورتادور آن با دیوار محصور
بوده است . این مساله باعث می شود که وقتی انسان از فضای گرم بیرون داخل باغ وارد می شود چیزی بسیار متفاوت با
بیرون ببیند علاوه بر این محدود کردن آن باعث کار بیشتر بر روی آن می شود . دیوارهای باغ عموماً بلند و از خشت خام ،
چینه و یا آجر هستند.
در داخل باغها علاوه بر درختان و گلها و آب نماها گاهی اوقات یک کوشک در محور اصلی باغ س اخته شده که یا در مرکز و
یا در بالای آن قرار گرفته اند . نقشه کوشکهای بکار گرفته شده یا چهار گوش و یا هشت گوش است . در وسط آن یک
فضای هشت ضلعی که به چهار صفه راه دارد جای دارد .
مهمترین مساله برای حیات بخشیدن به باغ ، رساندن آب از راههای دوردست با انتقال آ ب از طریق قناتها و با کندن
چاههای زیاد از دامنه کوهستان حاصل می شده است . آب قنات در جدولها و جویهای منظم قرار گرفته با گذر از نهر اصلی
به مثابه رگ و شریان اصلی باغ به نحوی به نهرها و جدولهای فرعی جریان پیدا می کند.
براساس گذر آب و تقسیم بندی باغچه ها و م حورهای اصلی و فرعی بوجود آمده می توان تقسیم بندی در طرح باغها انجام
داد. بطور مثال در باغ هفت تن شیراز محور اصلی در وسط باغ قرار می گیرد و باغچه ها و کرت ها در دو طرف آن و دو راه
دیگر در کنار دیوارهای خارجی قرار گرفته اند . در باغ گلشن و باغ ارم در همین شهر محور اصلی یکی است و محورهای
فرعی یا موازی یا عمود بر آن قرار دارند. در باغ دلگشا نیز محور اصلی در مرکز آن قرار گرفته اند.
در حالی که سازندگان سیستمی جالب را برای آبیاری کرت ها بوجود آورده اند سعی کرده اند که به بهترین وجه نیز آب را
نمایش دهند و جریان آب ب خوبی نمایش داده شود . پله پله کردن مسیر جریان ملایم آب و تند و پر سرو صدا کردن آن
یکی از روشها بوده است . در کف آب نماها و بیشتر جاهائیکه آب فرو می ریخت غالباً تخته سنگی با تراش سفید کبکی و با
طرحهای مختلف کار می گذاشتند که موج آب را زیبا جلوه دهد . آب نما ب ه جویهایی گفته می شده که برای منظره دادن به
معماری اسلامی ایران ........................................................................................................... صفحه 14
آب و جبران خشکی مناطق مورد استفاده قرار می گرفت . عمق این جویها حدود سی سانتی متر و عرض آنها در حدود 80
سانتی متر بوده است . آب نماها فواره هایی داشته که در فواصلی آب را به داخل آب نما پرت می کرده اند . این قسمت
(آب نما) معمولاً سنگی بوده ولی در باغ فین از کاشی ساخته شده است.
از دیگر چیزهای ساخته شده برای جلوه دادن آب یکی آب گردان و یکی هم آبشار سازی بوده است . در هشت بهشت
اصفهان آب از اشکوب ساختمان بر روی کاشی های طبقه همکف می ریخته است .
درجلوی کوشک اصلی باغها معمولاً یک استخر به شکل مربع یا مستطیل وجود داشته است . استخرهای گرد ، پیش از
اسلام و اوایل اسلام معمول بوده ولی بعدها بکار نمی رفتند . حوض بیضی شکل را هیچ وقت نمی ساختند و اعتقاد بر این
بوده که آب در حوض بیضی زودتر گندیده می شود . بعدها
این حوضها یک شکل هن دسی منظم و ساده از شش ضلعی
تا دوازده ضلعی به خود گرفته است . از دوره قاجاریه از
شکلهای بیگانه مثل شکل صلیبی و بیضی در حوضها
استفاده شده است . سازندگان باغها مثل سایر هنرها پرهیز از
بیهودگی داشته اند و به همین دلیل استفاده از درخت و گل
و گیاه منطق داشته و هی چگاه بدون دلیل چیزی را نمی
کاشتند.
بعضی از درختها برای ایجاد سایه بوده است . این درختان را
پده یا بیاخ می گفتندمثل سرو ، کاج ،نارون ، افرا، ارغوان .
از درختهای میوه دار از همه مهمتر درخت توت بوده است .
دیگر درختان میوه دار سیب ، گلابی ، آلو ، آلوزرد ، هلو ،
شفتالو بوده است . درخت انجیر را معمولاً در گوشه های باغ
می کاشتند . در کنار دوجوی خیابانهای سراسری درختان
سرو و کاج و شمشاد می نشاندند . در زمینهای رسی و شور
درختانی مثل تبریزی ، زبان گنجشک کبودار و سپیدار می
کاشتند.
پیرامون استخر را با درختان نارون، افرا ، مورد ، بید، شوریده
بید، و ارغوان می پوشاندند و درحاشیه خیابانهای فرعی
معمولاً توت برگی جای می گرفت.
کرتهای دوسوی خیابانهای باغ را که بیشتر به صورت چهار تخته آرایش می شد ، با نهالهای میوه پر می کردند . در کرتهای
دورتر و پیرامون باغ مو می کاشتند . خیابان کمربندی باغ و گوشه ها و در پناه دیوارها به انجیر ، سنجد و عناب اختصاص
داشته است . در میان کرت برای جلوگیری از هدر رفتن آب و مسائل دیگر اسپست می کاشتند . در میان کرت ، بوته های
بلند که چشم انداز ساختمان باغ را بپوشاند کاشته نمی شده است .
گلها نیز نقش خاصی د ر باغها داشته اند ، اما از همه انواع آن استفاده نمی شده است . گل سرخ یا گل محمدی برای گلاب
دهی ، گل آتشی ، گل زرد یا دورو و گل مشکیژه با عطری فوق العاده در کنار یا پای درختان کاشته می شده ، گل رشتی
صورتی کم رنگ ، گل سفید، گل روغنی یا صابونی ( نخودی رنگ ) در تمام فصول سال گل می دادند و از گلهای فصلی هم
در جلوی کوشک ها و قسمت گلستان باغ استفاده می شد . دیگر گلهای مورد استفاده گل همیشه بهار ، زنبق سفید ، گل
شب بو بوده اند . پیازها و پیازچه ها مانند یاس یا یاس سفید را در داخل اتاقها در گلدان می کاشتند .
تهیه کننده : فاطمه توسلیان
( برگرفته از کتاب آشنائی با معماری اسلامی ایران تالیف استاد محمدکریم پیرنیا تدوین غلامحسین معماریان)

نویسنده: احسان کلهری ׀ تاریخ: سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , ehsan-kalhori.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM